@
روستای امرودکان استان خراسان جنوبی-شهرستان فردوس
| ||
|
كسب رتبه 86زبان و581تجربی در کنکور 93 توسط یکی از هم ولایتی ها که نشانگر لياقت، همت و تلاش بي شائبه اوست. بي گمان کشور عزيزمان با تكيه بر چنين استعدادهاي والايي، برگ هاي زريني از توسعه، عزت و غرور را در تاريخ هميشه درخشان خود به ثبت خواهد رساند، چراكه شما ادامه دهنده ي راه و آرمان همه ي نخبگاني هستيد كه با طي مراحل مختلف علمي، در راستاي سربلندي این خطه گام بر مي دارند. وبلاگ روستای امرودکان اين موفقيت را به شما ، خانواده محترم و معلمان مشفق و تلاش گر تان، آموزش و پرورش شهرستان و تمامي مردم روستا تبريك و شاد باش عرض نموده و از خداوند سبحان توفيق بيش از پيش شما را در کسب مدارج ارزشمند علمی واخلاقی، مسالت دارد. https://t.me/fernovin/15313موضوعات مرتبط: ، ، ، برچسبها: كسب رتبه 86زبان و581تجربی در کنکور 93توسط یکی از هم ولایتی ها که نشانگر لياقت، همت و تلاش بي شائبه اوست. بي گمانکشورعزيزمان با تكيه بر چنين استعدادهاي والايي، برگ هاي زريني از توسعه، عزت و غرور را در تاريخ هميشه درخشان خود به ثبت خواهد رساند، چراكه شما ادامه دهنده ي راه و آرمان همه ي نخبگاني هستيد كه با طي مراحل مختلف علمي، در راستاي سربلندي این خطه گام بر مي دارند. وبلاگ روستایامرودکان اين موفقيت را به شما ، خانواده محترم و معلمان مشفق و تلاش گر تان، آموزش و پرورش شهرستان و تمامي مردم روستا تبريك و شاد باش عرض نموده و از خداوند سبحان توفيق بيش از پيش شما را در کسب مدارج ارزشمند علمی واخلاقی، مسالت دارد. https://t.me/fernovin/15313موضوعات مرتبط: ، ، ، برچسبها: كسب رتبه 86زبان و581تجربی در کنکور 93توسط یکی از هم ولایتی ها که نشانگر لياقت، همت و تلاش بي شائبه اوست. بي گمانکشورعزيزمان با تكيه بر چنين استعدادهاي والايي، برگ هاي زريني از توسعه، عزت و غرور را در تاريخ هميشه درخشان خود به ثبت خواهد رساند، چراكه شما ادامه دهنده ي راه و آرمان همه ي نخبگاني هستيد كه با طي مراحل مختلف علمي، در راستاي سربلندي این خطه گام بر مي دارند. وبلاگ روستایامرودکان اين موفقيت را به شما ، خانواده محترم و معلمان مشفق و تلاش گر تان، آموزش و پرورش شهرستان و تمامي مردم روستا تبريك و شاد باش عرض نموده و از خداوند سبحان توفيق بيش از پيش شما را در کسب مدارج ارزشمند علمی واخلاقی، مسالت دارد. https://t.me/fernovin/15313موضوعات مرتبط: ، ، ، برچسبها: پاسخ دفتر بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات شرکت مخابرات ایران در مورد عدم انتن دهی در روستا:
درخواست کننده گرامی، علی مرادی
با احترام دفتر بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات شرکت مخابرات ایران https://t.me/fernovin/15313موضوعات مرتبط: ، مشکلات روستا، ، برچسبها: پاسخ دفتر بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات شرکت مخابرات ایران در مورد عدم انتن دهی در روستا: درخواست کننده گرامی، علی مرادی با احترام دفتر بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات شرکت مخابرات ایران https://t.me/fernovin/15313موضوعات مرتبط: ، مشکلات روستا، ، برچسبها: پاسخ دفتر بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات شرکت مخابرات ایران در مورد عدم انتن دهی در روستا: درخواست کننده گرامی، علی مرادی با احترام دفتر بازرسی، ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات شرکت مخابرات ایران https://t.me/fernovin/15313موضوعات مرتبط: ، مشکلات روستا، ، برچسبها: یکی از مشکلات موجود در این روستاکه باعث نارضایتی تعداد زیادی از مردم روستا شده، عدم آنتن دهی تلفن همراه در روستا است. لطفا دهیار و اعضای محترم شورا پیگیر حل این مشکل باشند. https://t.me/fernovin/15313موضوعات مرتبط: ، مشکلات روستا، ، برچسبها: یکی از مشکلات موجود در این روستاکه باعث نارضایتی تعداد زیادی از مردم روستا شده،عدم آنتن دهی تلفن همراه در روستا است.لطفا دهیار و اعضای محترم شورا پیگیر حلاین مشکل باشند. https://t.me/fernovin/15313موضوعات مرتبط: ، مشکلات روستا، ، برچسبها: یکی از مشکلات موجود در این روستاکه باعث نارضایتی تعداد زیادی از مردم روستا شده،عدم آنتن دهی تلفن همراه در روستا است.لطفا دهیار و اعضای محترم شورا پیگیر حلاین مشکل باشند. https://t.me/fernovin/15313موضوعات مرتبط: ، مشکلات روستا، ، برچسبها: پيش از اين ، زماني كه هنوز روستاي ما همانند بسياري ازروستاها قلب تپنده تري داشت و كانون زندگي بسياري از خانواده ها و خانوارهایی بود که هر یک با دنیایی آرزو و امید در آبادانی این روستا می کوشیدند. در آن زمان جوانان وپا به سن گذاشته گان فراوانی بودند كه در حين كار و تلاش زندگي در صحرا و بيابان ، در سفر و حضر و در لحظات خلوت خويش اشعاري را زير لب زمزمه مي كردند و در واژه واژه هر بيت آن احساسات و آرزوها ی قلبي و اندیشه های خود را بازگو مي كردند. چوپاني كه در آخرين لحظات باقي مانده ي روز قصدانجام فريضه نماز را دارد و گله نیز شتابان براي بازگشت به روستاست ،او را در تنگناي وقت و زمان قرار مي دهد و ناگزيرش مي سازد از شتابان نماز گذاشتن . پيش از شروع نماز مكنونات قلبي خود را به اين زيبايي با خداي خود در میان می گذارد که ناخود آگاه انسان به یاد موسی وشبان مثنوی مولانا می افتد: نمازي مي خونم رو ور تل زرد خدايا قبول كن كه گله م رفت دو بیتی هایی که در زیر می آید از بین مردم روستای امرودکان گردآوری شده که از گذشته تا حال خوانده می شده و می شود: بيا بادا ببر دسمال دستم به پيش دلبر شيدا و مستم بگو دلبر سلومت مي رسونه كه من از كودكي دل ور تو بستم
گلي از دست من بسون و بو كن ميون هر دو زلفونت فرو كن به هرجايي كه رفتي من نبيدم همونجو با خود گل گفتگو كن
دلارومم نشسه بر لب جو گلي از ِِاو گرفته مي كنه بو گلي كه ِِاو بياره بو نميده خودم با گل بشم يارم كنه بو
از اينجا تا به بیرجند لاله كشتم ميون لاله ها سيبي نوشتم از اينجا مي روي سيبم نچيني كه اين سيبه به خون دل نوشتم
دو تا ياريم كه داغ هم نبينیم كه گل خرمن كنيم سايش نشينيم كه گل خرمن كنيم سايه نداره كه درد عاشقي چاره نداره
لب بوم اومدي ُرخ تازه ِكردي قدت رو باقدم هم اندازه كردي
از اون بالا مياد چادر كتوني به زير چادرش داره دكوني دكون رنگرزي رنگت بجوشه دل من طاقت دوري نداره
دو سه روزه كه من پاي گدارم خبر از جان شيرينم ندارم نيومد قاصدي احوالش بگيرم خودم مي رم كه ديدارش ببينم
خداوندا دلم به جايي بنده همون جايي كه ايوونش بلنده به بالينم ميا تو دارم امشو كه يار خود جدا مي بينم امشو
الهي و الهي و الهي سر راهت دراد مار سياهي اول بر من زنه دل ور تو بسم دويم بر تو زنه كه بي وفايي
پسر عمو گل آلاله ي من بكن كفشو بيا در خونه ي من بكن كفشو بيا ور روي قالي بده دسمال دستت يادگاري بده دسمال دستت تا بشورم به آب زمزم و صابون خالي
سر راهت نشينم گل بريزم اگر خنجر بباره برنخيزم اگر خنجر بريزه مثل بارون كه تا رويت نبينم بر نخيزم
سرم درد مي كنه صندل بيارن طبيب از ملك اسكندر بيارن طبيب از ملك اسكندر نباشه عرق از سينه ي دلبر بيارن
ستاره در هوا مي بينم امشو ببالينم مَيا بيمارم امشو ببالينم مَيا كه كشته مي شي تمام دشمنون بيدارن امشو
ستاره در هوا تاق زمينه خودم انگشتر و يارم نگينه خداوندا نگر دار نگين باش كه يار اول و آخر همينه
https://t.me/fernovin/15313 موضوعات مرتبط: ، ، برچسبها: ادامه مطلب پيش از اين ، زماني كه هنوز روستاي ما همانند بسياري ازروستاها قلب تپنده تري داشت و كانون زندگي بسياري از خانواده ها و خانوارهایی بود که هر یک با دنیایی آرزو و امید در آبادانی این روستا می کوشیدند. در آن زمان جوانان وپا به سن گذاشته گان فراوانی بودند كه در حين كار و تلاش زندگي در صحرا و بيابان ، در سفر و حضر و در لحظات خلوت خويش اشعاري را زير لب زمزمه مي كردند و در واژه واژه هر بيت آن احساسات و آرزوها ی قلبي و اندیشه های خود را بازگو مي كردند. چوپاني كه در آخرين لحظات باقي مانده ي روز قصدانجام فريضه نماز را دارد و گله نیز شتابان براي بازگشت به روستاست ،او را در تنگناي وقت و زمان قرار مي دهد و ناگزيرش مي سازد از شتابان نماز گذاشتن . پيش از شروع نماز مكنونات قلبي خود را به اين زيبايي با خداي خود در میان می گذارد که ناخود آگاه انسان به یاد موسی وشبان مثنوی مولانا می افتد: نمازي مي خونم رو ور تل زرد خدايا قبول كن كه گله م رفت دو بیتی هایی که در زیر می آید از بین مردم روستای امرودکان گردآوری شده کهاز گذشتهتا حال خوانده می شده و میشود: بيا بادا ببر دسمال دستم به پيش دلبر شيدا و مستم بگو دلبر سلومت مي رسونه كه من از كودكي دل ور تو بستم گلي از دست من بسون و بو كن ميون هر دو زلفونت فرو كن به هرجايي كه رفتي من نبيدم همونجو با خود گل گفتگو كن دلارومم نشسه بر لب جو گلي از ِِاو گرفته مي كنه بو گلي كه ِِاو بياره بو نميده خودم با گل بشم يارم كنه بو از اينجا تا به بیرجند لاله كشتم ميون لاله ها سيبي نوشتم از اينجا مي روي سيبم نچيني كه اين سيبه به خون دل نوشتم دو تا ياريم كه داغ هم نبينیم كه گل خرمن كنيم سايش نشينيم كه گل خرمن كنيم سايه نداره كه درد عاشقي چاره نداره لب بوم اومدي ُرخ تازه ِكردي قدت رو باقدم هم اندازه كردي از اون بالا مياد چادر كتوني به زير چادرش داره دكوني دكون رنگرزي رنگت بجوشه دل من طاقت دوري نداره دو سه روزه كه من پاي گدارم خبر از جان شيرينم ندارم نيومد قاصدي احوالش بگيرم خودم مي رم كه ديدارش ببينم خداوندا دلم به جايي بندههمون جايي كه ايوونش بلنده به بالينم ميا تو دارم امشو كه يار خود جدا مي بينم امشو الهي و الهي و الهي سر راهت دراد مار سياهي اول بر من زنه دل ور تو بسم دويم بر تو زنه كه بي وفايي پسر عمو گل آلاله ي من بكن كفشو بيا در خونه ي من بكن كفشو بيا ور روي قالي بده دسمال دستت يادگاري بده دسمال دستت تا بشورم به آب زمزم و صابون خالي سر راهت نشينم گل بريزم اگر خنجر بباره برنخيزم اگر خنجر بريزه مثل بارونكه تا رويت نبينم بر نخيزم سرم درد مي كنه صندل بيارن طبيب از ملك اسكندر بيارن طبيب از ملك اسكندر نباشه عرق از سينه ي دلبر بيارن ستاره در هوا مي بينم امشو ببالينم مَيا بيمارم امشو ببالينم مَيا كه كشته مي شي تمام دشمنون بيدارن امشو ستاره در هوا تاق زمينه خودم انگشتر و يارم نگينه خداوندا نگر دار نگين باش كه يار اول و آخر همينه https://t.me/fernovin/15313 موضوعات مرتبط: ، ، برچسبها: ادامه مطلب |
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |